رمهی خلافت!
ضحاک از عمر روایت میکند که میگفت: ای کاش من قوچ خانوادهام بودم و مرا تا جاییکه میخواستند پروار میکردند و چون به بیشترین حد از چاقی و پرواری میرسیدم برایشان مهمانی عزیز میرسید [مرا سر میبریدند] و قسمتی از من را کباب و قسمت دیگرم را نمکسود میکردند، پس مرا خورده و بصورت مدفوعی […]